نوشته شده در تاریخ 95/11/15 ساعت 7:7 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
یه جوون اومده بود داروخونه .
آزیترومایسین می خواست ولی اسمشو نمی تونست درست بگه .
10 بار گفت و آخرشم درست نگفت .
نسخه پیچ : نمیشه .
جوان : میخوام برم باقرآباد .
نسخه پیچ که بومی بود گفت : خیلی خوبه . یه شامم بخور .
جوان : برای پدرخانمم میخوام .
ن : نسخه باید باشه .
جوان : پس همون چرک خشک کن خودمونو بده . اون سبزا ( آموکسی سیلین 500 )
ن : بگو نخوره . هیچی نخوره .
جوان : پس 250 بده !
اونو ارجاع دادن به نسخه پیچ قدیمی تر .
جوان : آزیترومایسین میخوام . یه بار رفته بودم دکتر گفتم گلوم درد می کنه . یه چرک خشک کن قوی بده . گفت آزیترومایسین میدم 2 تا بندازی خوب خوب میشی .
ن : نمیشه . اینا دوره داره . باید با تجویز باشه . نباید به دیگران توصیه کنی .
جوان : خطریه . آره ؟
_________________________________________
آقا : آتوروستاتین میخوام .
نسخه پیچ : چند میلی ؟ 10 داره 20 داره 40 داره .
آقا : 40 بده . برای چربی هم خوبه ؟
ن : اصلا این دارو برای چربی هست .
آقا : کلسترول یا ... ؟ روزی چند تا بخورم ؟
ن : قبل ناهار و شام می خورن . دکترت چی گفته ؟
آقا : آزمایش دادم . هنوز نبردم دکتر نشون بدم !
ن : فعلا روزی یکی بخور تا بری دکتر !
( نسخه پیچ رو توبیخ کردم که چرا قبل از سوال و جواب کافی دارو دست بیمار داده . )
همه یه پا دکتریم واسه خودمون.. آزمایش می کنیم تجویز می کنیم مصرف می کنیم! -
.: فاطمه بانو :.
نسخه پیچ در حالی که داشت نسخه ی دکتر @ ( پزشک عمومی مجاور داروخونه ) رو می پیچید که مملو از آمپول و سرم بود گفت : باید از دکتر حلالیت بگیرم .
گفتم : برای چی ؟ به خاطر اینکه بهش میگین " متخصص " ( متخصص نوشتن آمپول ! ) ؟؟؟
گفت : نه . جدیدا بهش میگیم " پدر آمپول " !
( پدر آمپول ایران ! با آمپول مردمو مداوا می کنه . تو یه سرم 6-5 تا آمپول می ریزه میگه بخوابین بزنم . )
چند روز بعد دکتر اومده بود داروخونه . خرید داشت . نسخه پیچ اومد جلو و گفت : دکتر ! چقدر آمپول می نویسی ؟ من اسمتونو گذاشتم " پدر آمپول " . گفتم رو در رو بگم چون پشت سرتون گفته بودم !